اینم به سفارش یه عزیز! (فامیل دور)


استاد فرشچیان

بیوگرافی :

محمود فرشچیان به سال 1308 شمسی در اصفهان ، پایتخت هنر ایران ، دیده به جهان گشود . پدرش ، حاج غلامرضا فرشچیان ، از تجار فرش بود و در کار هنر قالی بافی دست داشت .

این زمینه مساعد برای پرورش ذوق و شوق او در راه آشنایی با هنر موثر افتاد . از سالهای پیش از مدرسه از روی نقشه های قالی طرح میزد ، تا به تدریج دستش در کار نقش پردازی روان گردید .

فرشچیان در طی تحصیلات مقدماتی در محضر استاد میرزاآقا امامی اصفهانی هنرمند چیره دست و پرآوازه دیار اصفهان ، به آموختن نقاشی دلبستگی تمام پیدا کرد و دل در گرو نقشهای زیبا بست .

او از کار هنر احساس رضایت و شادمانی داشت . از کلاس هفتم دبیرستان فرشچیان قدم به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گذاشت و چهار سال در آن جایگاه عاشقی ، زیر نظر استاد عیسی بهادری ، استاد نابغه و توانمند نقاشی قالی ، مینیاتور ، نقاشی رنگ و روغن ، به فراگیری اصول و مبانی طراحی نقوش سنتی (نقشه قالی ، تذهیب ، مینیاتور) پرداخت.

 بدون شک نقش استاد عیسی بهادری در پرورش و خلاقیتهای محمود فرشچیان نقشی فوق العاده ارزشمند بود .استاد در بیان احساس و تجسم شعرگونه عواطف ، به شیوه ای کاملا جدید موفق به هماهنگی و همگامی میان مضمون و محتوا و شکل و فرم نقاشی هایش گردید و این مشخصه اصلی کار او در نقاشی شد .

فرشچیان در جوانی بسیار پرتلاش و خستگی ناپذیر به کار و طراحی نقوش مختلف می پرداخت . او در مطالعه آثار تاریخی شهر اصفهان (چهل ستون ، عالی قاپو ، مسجد شیخ لطف الله و ... طرحهای اسلیمی و ختایی کاشیکاری های بی نظیر آن آثار سر از پا نمیشناخت و چون محققی موشکافانه این نقش ها را مطالعه میکرد ). فرشچیان حتی در دوره سربازی نیز دست از قلم و رنگ برنداشات و آثاری دیدنی آفرید که مورد تشویق مقامات قرار گرفت .

 سال 1329 بعد از 6 سال فعالیت و کسب هنر در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ، محمود فرشچیان به کسب دیپلم عالی نائل آمد . آثار سالهای شاگردی استاد هنوز در مرکز هنرستان ، موجود است . بدون تردید استاد محمود فرشچیان یکی از پدیده های هنر نگارگری (مینیاتور) در عصر حاضر است و او در طراحی و شناخت و بکارگیری رنگها فوق العاده قدرتمند و قوی است .

این قدرت قلم و صلابت و استواری خطوط قلم گیری است که از او هنرمندی پرآوازه و مشهور ساخته است . از نظر محتوا و مضمون ، آثار استاد عمدتا با الهام از ادبیات عرفانی و باورهای مذهبی ساخته و پرداخته شده اند .

سخن آخر اینکه امروز استاد فرشچیان از پس نزدیک به پنجاه سال کسب هنر و مهارت در کار نقاشی و خلق نقشهای دلنشین و جشم نواز ، هنرمندی است که به جرآت میتوان او را صاحب سبک جدید در نقاشی ایرانی (مینیاتور) دانست.



اینم عکسای من.چقدر خوشگلم :)

مولانا!


پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من 
سرو خرامان منی ای رونق بستان من

چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو 
وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من


هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم 
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من


تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم 
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من

بی پا و سر کردی مرا بی‌خواب و خور کردی مرا
در پیش یعقوب اندرآ ای یوسف کنعان من

از لطف تو چون جان شدم وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من

گل جامه در از دست تو وی چشم نرگس مست تو 
ای شاخه‌ها آبست تو وی باغ بی‌پایان من

یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی 
پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من

ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها 
ای آن بیش از آن‌ها ای آن من ای آن من

چون منزل ما خاک نیست گر تن بریزد باک نیست
اندیشه‌ام افلاک نیست ای وصل تو کیوان من

بر یاد روی ماه من باشد فغان و آه من
بر بوی شاهنشاه من هر لحظه‌ای حیران من

ای جان چو ذره در هوا تا شد ز خورشیدت جدا 
بی تو چرا باشد چرا ای اصل چارارکان من

ای شه صلاح الدین من ره دان من ره بین من 
ای ای فارغ از تمکین من ای برتر از امکان من
هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم 

آمده​ام که سر نهم عشق تو را به سر برم

ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم
آمده​ام چو عقل و جان از همه دیده​ها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم
آمده که رهزنم بر سر گنج شه زنم
آمده​ام که زر برم زر نبرم خبر برم
گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم
آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند
پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم
گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود
تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم
آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد
و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم
در هوس خیال او همچو خیال گشته​ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم
این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من
گفت بخور نمی​خوری پیش کسی دگر برم
ای دل شکایت​ها مکن تا نشنود دلدار من
ای دل نمی​ترسی مگر از یار بی​زنهار من
ای دل مرو در خون من در اشک چون جیحون من
نشنیده​ای شب تا سحر آن ناله​های زار من
یادت نمی​آید که او می کرد روزی گفت گو
می گفت بس دیگر مکن اندیشه گلزار من
اندازه خود را بدان نامی مبر زین گلستان
ا ین بس نباشد خود تو را کآگه شوی از خار من
گفتم امانم ده به جان خواهم که باشی این زمان
تو سرده و من سرگران ای ساقی خمار من
خندید و می گفت ای پسر آری ولیک از حد مبر
وانگه چنین می کرد سر کای مست و ای هشیار من
چون لطف دیدم رای او افتادم اندر پای او
گفتم نباشم در جهان گر تو نباشی یار من
گفتا مباش اندر جهان تا روی من بینی عیان
خواهی چنین گم شو چنان در نفی خود دان کار من
گفتم منم در دام تو چون گم شوم بی​جام تو
بفروش یک جامم به جان وانگه ببین بازار من

وحالا زندگینامه استاد بزرگ سالار عقیلی!

منکه عاشق صدا و آهنگاشم.از همین جا میگم استاد دستت درد نکنه!!!!

سالار عقیلی
نام اصلی    سالار عقیلی
Salar Aghili
تولد    ۱۳۵۶
اصل/ملیت    ایرانی
سبک‌ها    موسیقی سنتی ایرانی

فعالیت(ها)    خواننده


سالار عقيلي
سالار عقیلی خوانندهٔ جوان موسیقی سنتی ایرانی و دانش‌آموختهٔ هنرستان موسیقی سوره و نیز دارای مدرک کارشناسی در رشتهٔ بازیگری تئاتر است. وی همسر حریر شریعت زاده نوازنده پیانو و دف است.
او خوانندهٔ ثابت ارکستر موسیقی ملی ایران است و سابقهٔ کار با گروه دستان و ارشد تهماسبی را دارد.


زندگی‌نامه
عقیلی از ۸ سالگی فراگیری موسیقی را با نوازندگی سازهای مختلف آغاز کرد. او به هنرستان موسیقی رفت و از همان‌جا تصمیم به یادگیری آواز گرفت. او در طی بیش از ۵ سال نزد صدیق تعریف به فراگیری آواز پرداخت. هم‌اکنون عقیلی افزون بر اجرا و ضبط آثار موسیقی به تدریس موسیقی در آموزشگاه خود و در هنرستان موسیقی مشغول است.
 آثار

۱۳۸٧ - به نام گل سرخ ، ساخته حمید متبسم با اجرای گروه دستان
۱۳۸۶ - سعدی نامه ، ساخته ارشد تهماسبی با اجرای گروه دستان
۱۳۸۵ - دریای بی پایان ، ساخته سعید فرجپوری با اجرای گروه دستان
۱۳۸۲ - سایه‌های سبز ، ساخته ارشد تهماسبی
۱۳۸۰ - عشق ماند ، ساخته ارشد تهماسبی با اجرای گروه نوروز
۱۳۸۸ - مایه ناز

گفتگو با سالار عقيلي


قبل از هر چیز از شما خواستارم ان گونه که خودتان دوست دارید خود را معرفی نمایید:

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما – من سالار عقیلی متولد سال 1356 – تهران. از سن 8 سالگی به موسیقی علاقه مند شدم و از طریق مادرم و برادرم که پیانو می نواختند با سازهای مختلفی چون پیانو – تنبک و ... آشنا شدم و نزدیک به 22 سال است که عاشقانه در راه موسیقی گام بر می دارم و کوچک ترین وقفه ای هم در این راه نیفتاده است.

در سال 1372 وارد هنرستان موسیقی شدم در آن جا با اساتید مختلف موسیقی آشنا و با دیپلم سنتور از هنرستان موسیقی فارغ التحصیل شدم. از سال دوم به بعد به آواز ایرانی علاقه مند شدم و خدمت استاد صدیق تعریف رسیدم و ردیف آوازی را نزد ایشان فرا گرفتم و حدودا 6 سال نزد ایشان تلمذ کردم .
شما با اشخاص و چهره های خاصی فعالیت کردید از ان نمونه ها می توان کار با آقای ارشد طهماسبی – ارکستر ملی – ارکستر ملل – گروه دستان را نام برد . خود شما در رابطه با کارنامه ی کاری خود چه احساسی دارید؟

من اصولا کم کار هستم یعنی سعی می کنم کمتر کار کنم ولی کاری که انجام می دهم جزو آثار ماندگار باشد.من با اساتید موسیقی ایران کار می کنم سعی من تا به حال بر این بوده با چهره هایی کار کنم که جایگاه خاصی در جامعه هنری داشته باشند.

من 12 سال است که کار حرفه ای موسیقی انجام می دهم و در این مدت 3 اثر از من بیشتر منتشر نشده است : 1) عشق ماند با اهنگسازی اقای ارشد طهماسبی 2) سایه های سبز باز هم با اهنگسازی آقای ارشد طهماسبی 3) دریای بی پایان گروه دستان و چند کار هم با ارکستر ملی دارم که قرار است منتشر شود و 2 کار دیگر هم با گروه دستان به نام های سعدی نامه و به نام گل سرخ که هر دو در دستگاه چهار گاه است.


هیچ وقت سعی نکردم کار سطحی انجام بدهم و به قولی کاری ضبط کنیم و پولی به جیب بزنیم با این تفکر کاملا مخالف هستم از نظر من جایگاه هنر والاتر از این حرف هاست که بخواهید مادیات را در آن دخیل کنیم.

بعضی ها در این تفکراند که هر چه بیشتر کار تولید کنند و کنسرت دهند معروف تر خواهند شد که این صد در صد اشتباه است. مثال می زنم: اثری به نام مرا ببوس با صدای آقای گل نراقی – تمام مردم ایران این اثر را حفظ هستند. کیفیت کار مهم است نه کمیت ان.
همان طور که فرمودید زندگی شما بر مبنای موسیقی بنا شده و اداره می شود و این موضوع- یعنی مجموعه ی ساعت ها کار متوالی و یک پشتیبان همیشه در زندگی شما وجود داشته که اگر آن نباشد شما آسوده نمی توانید به کار خود بپردازید شما جز معدود هنرمندانی هستید که همسری هم سو و هم راه خود دارید همسری که خود اهل موسیقی و هنر است کمی درباره ی همسرتان صحبت کنید؟

همسر من ( خانم حریر شریعت زاده ) نوازنده پیانو هستند ایشان در حال حاضر در بین جوان ها تنها کسی هستند که سبک مرتضی خان محجوبی را در پیانو می نوازند.

همسرم در پیشرفت من خیلی تاثیر گذار بوده اند . می دانید کار ما طوری ست که مثلا یک شب مجبور می شویم تا 5 صبح در استودیو باشیم یا چند ماهی را دور از وطن مشغول اجرای کنسرت باشیم. هر خانمی به عنوان همسر نمی تواند این مسائل را بپذیرد. ولی ما همدیگر را درک کردیم و یک چهار چوبی را برای خودمان تعيين کردیم.

ما از اول همه کار هایمان تقریبا با هم بوده و حتی باعث اولین کنسرت زندگی من هم ایشان بودند.
خب آقای عقیلی گفتنی ها خیلی زیاد است اما زمان یاری نمی کند از خودتان می خواهم اگر حرف نگفته ای دارید بیان کنید؟

من تشکر می کنم از شما که این فرصت را در اختیار من گذاشتید و امیدوارم که روز به روز هنر مملکت ما رو به ترقی و پیشرفت باشد و مسولین و منولیان هنر هم به این موضوع بها دهند و این حمایت فقط یک طرفه جانب مردم نباشد زیرا مردم هم از توان محدودی برخوردار هستند.

هنر باید از حمایت همه جانبه دولت صورت بگیرد و تنها خواهش من همین است که به هنرمندانی که لیاقت دارند و کار جدی انجام می دهند اهمیت دهند تا وطن ما به جایگاه خاص هنری خود دست یابد.

با تشکر از شما که وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.


علیرضا قربانی رو بهتر بشناسیم!

علیرضا قربانی در ۱۵ بهمن سال ۱۳۵۱ در تهران متولد شد. وی از دوران کودکی به مدت چندین سال به فراگیری هنر قرائت قرآن نزد استادان مختلف پرداخت و در این راه موفق به کسب مدارج مختلف گردید.

از آن جایی که تصانیف قدیمی را از کودکی با علاقه فراوان می خواند با موسیقی اصیل ایرانی رشد کرد و از سال ۱۳۶۳ به طور جدی به فراگیری ردیف آوازی، تلفیق شعر و موسیقی، بینش و زیبایی شناسی در آواز ایران همت گمارد و در این راه از محضر آقایان استاد محمدرضا شجریان، خسرو سلطانی، بهروزعابدینی، مهدی فلاح، دکتر حسین عمومی و استاد احمد ابراهیمی و استاد رضوی سروستانی بهره مند گردید. آشنایی و معاشرت وی با استادان علی تجویدی و فرهاد فخرالدینی دریچه‌های جدیدی از دنیای موسیقی ایران را به رویش گشود و تجربه‌های جدیدی از موسیقی ایرانی با نام های موسیقی گلها, برگ سبز و شاخه گل های رادیو را تجربه کرد.

علیرضاقربانی تاکنون در بسیاری از فستیوالهای مهم موسیقی در نقاط مختلف دنیا به اجرای برنامه پرداخته است که حاصل برخی از این اجراها به صورت لوح فشرده در اروپا انتشار یافته است. نامبرده از سال ۱۳۷۸ به عنوان خواننده ارکستر ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی به اجرای برنامه‌های متعدد در داخل و خارج از کشور پرداخته است. آلبوم موسیقی اشتیاق به عنوان اولین اثر ارکستر موسیقی ملی ایران به آ هنگ سازی فرهاد فخرالدینی و صدای علیرضا قربانی می‌باشد. همچنین در بسیاری از سریال های تلویزیونی از قبیل کیف انگلیسی، شب دهم، روشنتر از خاموشی(ملاصدرا) و مدار صفر درجه می‌توان صدای نامبرده را شنید. آلبوم موسیقی از خشت و خاک به آهنگسازی صادق چراغی و برر وی اشعار فردوسی و همچنین آلبوم "فصل باران"به آهنگ سازی مجید درخشانی , آلبوم "سوگواران خموش" به آهنگسازی پژمان طاهری, آلبوم "رو ی در آفتاب" به آهنگسازی صادق چراغی, آلبوم "رسوای زمانه" به آهنگسازی استاد همایون خرم, آلبوم "سرو روان" به آهنگسازی علی قمصری و آلبوم "سمفونی مولانا" به آهنگسازی هوشنگ کامکار ازدیگر آثار علیرضا قربانی می‌باشد.


علیرضا قربانی!


و باز هم قدرت خداوند بی همتا!

تصاویر دیدنی از شگفت انگیز ترین آبشار جهان

تصاویر دیدنی از شگفت انگیز ترین آبشار جهان

تصاویر دیدنی از شگفت انگیز ترین آبشار جهان

تصاویر دیدنی از شگفت انگیز ترین آبشار جهان

تصاویر دیدنی از شگفت انگیز ترین آبشار جهان

تصاویر دیدنی از شگفت انگیز ترین آبشار جهان

تصاویر دیدنی از شگفت انگیز ترین آبشار جهان

منبع:وبلاگ ~*متنوع وجالب"دیدنی وخواندنی*~

حکایت رفاقت!

حکایت رفاقت، حکایت سنگهای کنار ساحله...

اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت،

بعدشم یکی یکی پرتشون میکنی تو آب؛

اما بعضی وقتا یه سنگهای قیمتی گیرت میاد،

که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی…


رضا یزدانی!24 مهر ماه!

سلام.امروز تولد خواننده مورد علاقه من رضا یزدانی هست.

از همین جا تولدش رو به همه طرفداراش و خودش تبریک میگم.

براش آرزوی موفقعیت همراه با سلامتی و موفقعیت میکنم.

آمین.


رهی معیری

بس که جفا ز خار و گل دید دل رمیده ام

همچو نسیم ازین چمن پای برون کشیده ام

شمع طرب زبخت ما آتش خانه سوز شد

گشت بلای جان من عشق به جان خریده ام

حاصل دور زندگی صحبت آشنا بود

تا تو زمن بریده ای من ز جهان بریده ام

تا به کنار من بدی بود به جا قرار دل

رفتی و رفت راحت از خاطر آرمیده ام

چون به بهار سر کند لاله ز خاک من برون

ای گل تازه یاد کن از دل داغدیده ام

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو

تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام

یا ز ره وفا بیا یا ز دل رهی برو

سوخت در انتظار تو جان به لب رسیده ام

آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم 
بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم 
سردمهری بین که کس بر آتشم آبی نزد 
گرچه همچون برق از گرمی سراپا سوختم 
سوختم اما نه چون شمع طرب در بین جمع 
لاله ام کز داغ تنهایی به صحرا سوختم 
همچو آن شمعی که افروزند پیش آفتاب 
سوختم در پیش مه رویان و بیجا سوختم 
سوختم از آتش دل در میان موج اشک 
شوربختی بین که در آغوش دریا سوختم 
شمع و گل هم هر کدام شعله ای در آتشند 
در میان پاکبازان من نه تنها سوختم 
جان پاک من رهی خورشید عالمتاب بود 
رفتم و از ماتم خود عالمی را سوختم 

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
 من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغي که نمی بینی دردی که نمی دانی
دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی

چند سوال پرسشی روانشناسی جالب!

اگه قرار باشه واسه یکی هدیه کفش بخری اون شخص کیه

جواب:کسی که تو دنیا بیشتر از همه بهش اهمیت میدی

  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

مهم ترین خصوصیاتی رو كه در كلمات زیر میبینی توصیف كن

1-سگ ۲-گربه3 -موش 4-اقیانوس 5-قهوه

جواب:

1 .شخصیت خود شما
2. شریک زندگی.
3. دشمنان شما
4.به زندگی خود شما
5. تعبیرت از رابــــ ـطه جـــنــ.... .
  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

به هرکدوم از رنگهای زیر، یک نفر که می‌شناسی و برات مهمه رو نسبت بده

۱-زرد ۲-پرتقالی۳ -قرمز ۴-سفید ۵-سبز

جواب

۱- کسی فراموشش نمی‌کنی.

۲-یه دوست خوب

۳- واقعاً دوستش داری

۴- یک روح در دو بدن

۵- همیشه یادش هستی

  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

حیوونای زیر رو به ترتیبی که برات اولویت دارن نام ببر


۱-گاو ۲-ببر ۳-گوسفند ۴-اسب ۵-خوک

جواب:

1. حرفه و شغل
2. غرور
3.عشق
4 . خانواده
۵. پول
  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

اگه تو خیالت درحال قدم زدن تو جنگل باشی
چه وقتی رو تصور میکنی
-1صبح زود 2 -عصر ۳-شب

جواب:
1:تو زندگیت هدف داری و برای رسیدن بهش تلاش میکنی
2: هدف داری اما تنبلی
3:هدف خاصی تو زندگیت نداری
  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

3تا حیوون که خیلی دوست دارید روبه تریب نام ببر و برای هرکدوم 3 صفت بگو

جواب:


1 نظر مردم در موردت

2: نظر خودت در مورد خودت

3: خصوصیات واقعیت

  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _


اگر با این ۴ تا حیوون تو کشتی باشی طوفان بیاد و مجبور بشی یکشون رو بندازی تو دریا

کدوم رو میندازی ؟

۱-گاو ۲- گوسفند ۳- پلنگ ۴- اسب

جواب:

۱. مال و درایی

۲. خانوادت

۳. غرورت

۴. عشقت

  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

اگه مجبور باشی به یه حیوون تبدیل بشی کدوم گزینه رو ترجیح میدی

1-سگ
2- گربه
3-اسب
4- مار
جواب:

1- با وفا ، صادق ، ثابت قدم

2- شیک و زیبا

3-خوش بین

4-انعطاف پذیر

  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

اگه یه مساوی جلوی اسمم بود اون طرف مساوی چی مینوشتی

  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

 

به نظرت من کدوم یکی از اینام
1-: ابر
2:بارون
3:برف
4:خورشید
5:طوفان
6:مه
7:تگرگ
8:غبار


جواب:
1:لجباز
2:جذاب
3:پاک و مهربون
4:آرامشبخش ,صبور ,دانا
5:شیطون عجول
6:پر انرژی
7:کسل کننده بی پروا
8:شیرین زبون متین
9:مرموز مشکوک
10:بیقرار

 

  _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

از بین این چهار گزینه کدوم رو بیشتر دوست داری

۱- خورشید۲-جنگل ۳-دریا ۴- آسمون

جواب:

۱- مادر

۲-غرور

۲-عشقت

۴-خانوادت

چند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کدومو کم داری؟؟؟؟؟؟؟؟

خدایا!!!

نیما یوشیج

      عزیزم

قلب من رو به تو پرواز می‌کند

مرا ببخش! از این جرم بزرگ که دوستی است و جنایت‌ەا به مکافات آن رخ می‌دهد چشم بپوشان؟ اگر به تو عزیزم خطاب کرده‌ام تعجب نکن خیلی‌ها هستند که با قلبشان مثل آب یا آتش رفتار می‌کنند. عارضات زمان آنها را نمی‌گذازد که از قلبشان اطاعت داشته باشند و هر ارادهٔ طبیعی را در خودشان خاموش می‌سازند... .

شاد روان حسین پناهی

استاد شهریار!

کسی نیست در
این گوشه فراموشتر از من
وز گوشه نشینان توخاموشتر از من
هر کس به خیالیست هم آغوش و کسی نیست
ای گل به خیال تو هم آغوشتر از من
می نوشد از آن لعل شفقگون همه آفاق
اما که در این میکده غم نوشتر از من
افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن
افتاده تر از من نه و مدهوشتر از من
بی ماه رخ تو شب من هست سیه پوش
اما شب من هم نه سیه پوشتر از من
گفتی تو نه گوشی که سخن گویمت از عشق
ای نادره گفتار کجا گوشتر از من
بیژن تر از آنم که بچاهم کنی ای ترک
خونم بفشان کیست سیاوشتر از من
با لعل تو گفتم که علاجم لب نوشی است
بشکفت که یارب چه لبی نوشتر از من
آخر چه گلابی است به از اشک من ای گل؟
دیگی نه در این بادیه پرجوشتر از من

در بهاران سری از خاک برون آوردن
خنده ای کردن و از باد خزان افسردن
همه این است نصیبی که حیاتش نامی
پس دریغ ای گل رعنا غم دنیا خوردن
مشو از باغ شبابت بشکفتن مغرور
کز پیش آفت پیری بود و پژمردن
فکر آن باش که تو جانی وتن مرکب تو
جان دریغست فدا کردن و تن پروردن
گوتن از عاج کن و پیرهن از مروارید
نه که خواهیش به صندوق لحد بسپردن
گر به مردی نشد از غم دلی آزاد کنی
هم به مردی که گناه است دلی آزردن
صبحدم باش که چون غنچه دلی بگشائی
شیوه ی تنگ غروبست گلو بفشردن
پیش پای همه افتاده کلید مقصود
چیست دانی دل افتاده به دست آوردن
بار ما شیشه ی تقوا و سفر دور و دراز
گر سلامت بتوان بار به منزل بردن
ای خوشا توبه و آویختن از خوبی ها
و ز بدیهای خود اظهار ندامت کردن
صفحه کز لوح ضمیر است و نم از چشمه ی چشم
می توان هر چه سیاهی به دمی بستردن
از دبستان جهان درس محبت آموز
امتحان است بترس از خطر واخوردن
شهریارا به نصیحت دل یاران دریاب
دست بشکسته مگر نیست وبال گردن

این همه جلوه و در پرده نهانی گل من
وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من
آن تجلی که به عشق است و جلالست و جمال
و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من
از صلای ازلی تا به سکوت ابدی
یک دهن وصف تو هر دل به زبانی گل من
اشک من نامه نویس است وبجز قاصد راه
نیست در کوی توام نامه رسانی گل من
گاه به مهر عروسان بهاری مه من
گاه با قهر عبوسان خزانی گل من
همره همهمه ی گله و همپای سکوت
همدم زمزمه ی نای شبانی گل من
دم خورشید و نم ابری و با قوس قزح
شهسواری و به رنگینه کمانی گل من
گه همه آشتی و گه همه جنگی شه من
گه به خونم خط و گه خط امانی گل من
سر سوداگریت با سر سودایی ماست
وه که سرمایه هر سود و زیانی گل من
طرح و تصویر مکانی و به رنگ آمیزی
طرفه پیچیده به طومار زمانی گل من
شهریار این همه کوشد به بیان تو ولی
چه به از عمق سکوت تو بیانی گل من

Tarsiest


امام محمد باقر (ع)

با سلام به همه ی دوستان عزیزی که لطف میکنن و وبلاگ منو میخونن.

اگه نظری دارید ممنون میشم بهم بگید تا وبلاگم بهتر و پر محتواتر بشه.

از همین جا به همتون شهادت امام محمد باقر(ع) رو تسلیت میگم.